من نمی دانستم که خودم خدا هستم
سیدموسی عثمان سیدموسی عثمان

ابرسیاه تیره وتار

چادربررخ سیاه سنگ کهسارشده نمی تواند تا

 پشت نرمی ها وسختی ها را بپوشاند و

جلو تندباد وطوفان حادثه را

بگیرد و

درگهواره آرمش طبعیت سخت بپیچاند

واز هجوم دست تاراج

سیلاب درامانش بماندو

همنوایی کند

قسورنه ازتند باد است نه

از باران نه

از سیلاب نه

ابرسیاه

قسور از دیو ویرانگر طعبیت است

که از کهکشانها فرمان می گیرد

روی خدا را نمی بیند

فرمانش را نمی پذیرد

بدورقوانین خود می چرخد

انسانها را

 درسردرگمی میگذارد

که نه دانند تا

کی را پرستش کنند

واز کی کمک بخواهد

وبداند که حاکم این بی بندباری ها و

ویرانی کی است

که هم نظم دارد هم ویرانی

درعالم نا آمیدی

الهام تفگرمیگوید

به خود اتکا کن وخدای خودت خودت شو

که زورتو زورآنچه است

که تو

آنراما فوق می دانی و

هستی ای که ضد نیستی است

آن توهستی برقدرت و

نیروی خود

 ایمان داشته باش

 پیروزی اذهان توست

نیروی در تن توست

چرا؟

چرا؟

 چرا؟

دنبال خدا می گردی


July 6th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان